جدول جو
جدول جو

معنی ابوالحسن عاملی - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالحسن عاملی
عاملی، ابن محمد طاهر بن عبدالحمید بن موسی. فقیه شیعی اصفهانی. در اواخر دولت صفویه در اصفهان بزاد و هم در آنجا پرورش یافت و از بیشتر علمای آن زمان مانند مجلسی و جزائری و حر عاملی و ملا محسن فیض کاشانی اجازۀ روایت یافت و در آخر عمر ساکن نجف اشرف بود. او را کتب بسیار است از جمله: شرح مفاتیح و شرح کفایه و رسائل مختلفه. وفات او پس از سال 1129 هجری قمری بود، چه در این سال از شرح کتاب مفاتیح فراغت یافته است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ بُلْ حَ سَ نِ مِ)
محمد بن یوسف عامری. یکی از فلاسفۀ خراسان شاگرد ابوزید بلخی و معاصر ابوعلی سینا. او سفری به بغداد کرد و بازگشت و پنج سال به ری در خدمت ابن عمید بزیست آنگاه بخراسان شد وبا ابوعلی بن سینا مکاتبه پیوست چنانکه یکی از تصنیفات بوعلی جواب اسئلۀ عامری است. و ابوالحسن را بر کتب ارسطو شروح است و از کتب اوست: الامد علی الابد
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ حَ سَ نِ مَ مِ)
احمد بن محمد بن القاسم بن اسماعیل بن سعد بن ابان الضبی. فقیه شافعی. مولد او به سال 368 هجری قمری وی در فقه شاگرد ابوحامد اسفراینی بود و در ذکاء و حسن فهم از اقران درگذشت و در فقه براعت یافت و در حیات استاد و هم پس از او به بغداد تدریس کرد و از محمد بن مظفر و طبقۀ او استماع حدیث داشت. او راست بمذهب شافعی: کتاب المجموع و آن کتابی بزرگ است. کتاب المقنع. کتاب اللباب. کتاب اوسط. کتاب المسائل فی الفروع. و در علم خلاف او را تصانیف بسیار است. در سال 415 درگذشته است
لغت نامه دهخدا
(عُ قَ)
احمد بن یحیی بن زهیر، مکنی به ابوالحسن. از قاضیان حنفی در قرن پنجم هجری. وی به سال 380 ه. ق. در حلب متولد شد سپس سمت قضاوت آنجا را به عهده گرفت. کمال الدین ابن العدیم از نوادگان وی بشمار آید. درگذشت عقیلی به سال 424 هجری قمری رخ داد. او راست: الخلاف بین ابی حنیفه و اصحابه و ما انفرد به عنهم. (از الاعلام زرکلی از الجواهرالمضیه)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ حَ سَ نِ)
شاعری است، و وفات او به سال 302 هجری قمری بود. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا